سيد طاها سيد طاها ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

دنياى زيباى سيد طاها

فرزند حسينى

بسم الله الرحمن الرحيم همه جان و تنم فداى تو حسين  دلم پر ميكشه  براى تو حسين داشتيم باهم تى وى ميديدم و يه بچه اى هم داشت اين هارو براى امام حسين ميخوند، منم دستاتو گذاشتم رو سينت و گفتم طاها جان سينه بزن.... و باهم ديگه سينه زديم، حال معنوى قشنگى هم بهم دست داد، دو شب هم با بابايى رفتى دسته و بابايى ميگه فعلا زوده بهتره بزرگتر بشى بعد ببرتت چون همش ميخواستى دست بابا رو ول كنى و بدويي بين مردم و بابايى اذيت ميشد،آخه ماشاالله پر از انرژى هستى... از خدا ميخوام خودش كمكت كنه و زندگى ات در مسيرى باشه كه راه امام حسين رو ادامه بدى و معنويت حسينى روز به روز در زندگى من و همسرم بيشتر بشه. آمين يا رب العالمين... ...
29 مهر 1394

آب هويج

      بسم الله الرحمن الرحيم امروز باهم آب هويج درست كرديم، البته كاملا مراقب موارد ايمنى بودم، برات خيلى جالب و جديد بود اين كار و خوشت اومد، كلى هم آب هويج بهت دادم از اين طريق، كار سختى نبود، چيزى هم اصراف نشد ، كلى هم لذت بردى، نوش جانت  بعدش هم تفاله هاشو دادم بهت بازى كنى ...
29 مهر 1394

بازى با ماكارونى

بسم الله الرحمن الرحيم ماكارانى هارو ريختم رو زمين و يه شيشه و يه آبكش هم دادم بهت ، اين بازى براى بالا بردن تمركز خوبه چون مجبورى با تمركز ماكارانى ها رو بزارى تو شيشه و يا از سوراخ هاى آبكش رد كنى استقبال از بازى: متوسط  ...
27 مهر 1394

بازى با چاي خشك

  بسم الله الرحمن الرحيم يه قوطى چايى رو خالى كردم رو اين تخته ها و بقيش رو گذاشتم به عهده خودت،از پر و خالى كردن چايى ها تو ليوان خوشت ميومد آحر سر هم به عنوان جاده ماشين رو ازش استفاده كردى ...
27 مهر 1394

باغ گياه شناسى

  يكى از سالم ترين و بهترين بازيها بازي در دل طبيعته ، يه روز با بابايى و پدر و مادر رفتيم باغ گياه شناسى اونقدر اونجا بازى كردى كه وقتى برگشتيم خانه از ساعت شيش بعد از ظهر تا فردايش خوابيدى،البته همه مان خسته و كوفته شده بوديم، چون آنجا حسابى مارو دنبال خودت كشوندى و حتى يه بار افتادى تو آب و خدا رحم كرد سرت به جايى نخورد، فقط مجبور شديم لباسهايت را خشك كنيم و دوباره تنت كنيم... طبيعت فوق العاده زيبا و دلنشينى داشت و ان شاء الله قرار شد بابايى باز هم مارا ببرد باغ گياه شناسى آنقدر بزرگ بود كه نشد دفعه اول همه جايش را ببينيم تصاوير بالا مربوط به آنجاست...   ...
26 مهر 1394

نقاشى

بسم الله الرحمن الرحيم ٩٤/٧/٢٥ يه كاغذ بزرگ و چسبوندم به ديوار و يه بسته مداد شمعى كه قبلا خالت بهت هديه داده بود و دادم بهت و با همديگه نقاشى كشيديم، خيلى خوشت اومد، البته خودمم خوشم اومد مدل ديواريش ريسك داشت ، ممكن بود از صفحه بزنى بيرون و بكشى به ديوار، براى همين  بعدش مدل نشستنى رو امتحان كرديم، راحت تر هم بود  خيلى مهمه كه بازى اى كه مورد علاقه ات هست رو پيدا كنم،چون وقتى از يه بازى خوشت نمياد حوصلت سر ميره و لذت نميبرى،هربچه اى يه سليقه اى داره و بازيهاى مورد علاقه بچه ها باهم فرق داره مثلا از حبوبات بازى خيلى خوشت نمياد و بيشتر پخش و پلا ميكنى و ميزارى ميرى ولى از آب بازى و ماشين بازى و تا اندا...
25 مهر 1394

آبرنگ

بسم الله الرحمن الرحيم آبرنگ و گذاشتم جلوت با چندتا كاغذ و چندظرف آب تا رنگهاى مختلف رو بتونى توليد كنى، ولى زود بود واسه سنت، بايد مواظب ميبودم تا آبهاى رنگى رو نخورى يه موقع راه خوبيه براى شناخت رنگها آخر سر هم همه رنگها رو باهم قاطى كردى ...
24 مهر 1394

گل بازى

  بسم الله الرحمن الرحيم امروز با گل سفال باهات گل بازى كردم، اولاش از اينكه دستت گلى بشه بدت ميومد ولى كم كم خوشت اومد يه بازى خيلى مفيد براى رشد خلاقيت .………….………………………………… پ ن : براى اولين بار بعد از اينكه از دستشويى اومدى شلوارتو خودت پوشيدى، بدون كمك من، (دو سالگى) وقتى ميخوايم بريم بيرون كفشهاتو هم سعى ميكنى خودت بپوشى  ...
24 مهر 1394

روزانه هايت

بسم الله الرحمن الرحيم از ساعت ٦صبح بيدار ميشوى،مانند كارمندى كه نگران است ديرش شود  گاهى بابايى با بيدار شدنت بيدار ميشود و متوجه ميشود وقت رفتن به سركار است صبح ها حوصله چندانى هم ندارى و گاهى آنقدر ريز ريز ريز مامان مامان ميگويى كه حرصم ميگيرد، منظورت هم اين است كه من سرحال نيستم تو چرا چهره ات درهم است و نميخندى؟؟؟ و من هم شاكى ام كه چرا الان بيدار شدى خب يكى دو ساعت بيشتر ميخوابيدى از روز قبل بايد براى سرگرم كردن فردايت برنامه ريزى كنم، با ديدن تى وى انهم در ساعات طولانى مخالفم، نگران كودكى ات ميشوم اگر بخواهى دائم پاى تى وى باشى، پس بازى و شيطنتت چه ميشود؟ دو عدد ماهى قرمز از عيد داريم و برايم جالب است زير دست شك...
22 مهر 1394

تولد سيد طاها

بسم الله الرحمن الرحيم سلام سلام به طاها جون  ديروز به سلامتى تولد دو سالگى ات بود  خداروشكر به خير و خوبى و خوشى بود و شاديهاى كودكانه تو و خستگى بعدش همه در ذهن و فكرم ثبت شد و دو سال از روزهاى مادرانه ام با خوبى و بدى سپرى شد، از خداى مهربان به خاطر وجود همسرم و تو ممنونم، طاهاى عزيزم دوسال است كه طعم مادر بودن را به من چشانده اى  ان شاء الله هميشه جسم و روحت سلامت و دلت با نشاط و عاقبتت بخير باشد.آمين يا رب العالمين. ...
17 مهر 1394